بهینه سازی مصرف انرژی، مسیری برای دستیابی به رشد اقتصادی با تاکید بر کاهش انتشار گازهای گلخانه ای
پس از جنگ جهانی دوم توجه بسیاری از کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه کنونی عمدتاً به فرآیند صنعتی شدن معطوف شد و انرژی به عنوان اصلیترین عامل توسعه اقتصادی اجتماعی جوامع انسانی مطرح گردید، حرکت به سمت صنعتی شدن بدون توجه به ارتقا کارایی و بهرهوری انرژی و عدم توجه به مسائل زیست محیطی ناشی از مصرف انرژیهای صنعتی، پیامدهایی را با خود به همراه داشت که اصلیترین آن تولید آلایندههای زیست محیطی و انتشار گازهای گلخانهای و به دنبال آن ایجاد تغییرات آب و هوایی جهانی میباشد. بر این اساس موضوع انتشار گازهای گلخانهای کانون توجه بینالمللی گردید که در حال حاضر نیز تبدیل به یکی از نگرانیهای عمده و اساسی و هشدارهای جهانی شده است.
افزایش تأثیر هشدارهای جهانی بر اقتصاد کشورهای مختلف و اقتصاد جهانی مورد توجه بسیاری از محققان و سیاستمداران از دهه ۱۹۹۰ واقع شده و سازمانهای جهانی بسیاری در سطح جهانی با هدف کاهش این اثرات زیان بار از طریق انعقاد موافقتنامهها یا ایجاد محدودیت و اجبار، تشکیل شده است. توافقنامهی کیوتو و معاهده پاریس از این قبیل توافقات است که بعد از یکسری مذاکرات گسترده و همه جانبه امضاء شده است. هدف اصلی این توافقنامهها کاهش میزان انتشارگازهای گلخانهای است که سبب تغییرات آب و هوایی شدهاند و محدودیتهایی را برای دولتهای آلودهکننده تعیین مینماید بر اساس توافقنامه کیوتو، دولت ایران نیز ملزم به کاهش میزان انتشار کل گاز دیاکسیدکربن خود میباشد، این در حالیست که ایران با دارا بودن ۰۹/۱ درصد از جمعیت جهان ، ۶۸/۱ درصد از انتشار کربن ناشی از احتراق سوخت جهان را به خود اختصاص داده است .
از منظری دیگر انجام هر فعالیت اقتصادی مستلزم مصرف انرژی است؛ ازاین رو از یک طرف انرژی به منزلۀ عامل محرک توسعه اقتصادی،اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی انسانی تلقی میشود و از سوی دیگر موجب تولید آلایندههای زیست محیطی میگردد طی سه دهه اخیر احتراق سوخت های فسیلی بزرگترین عامل تولید کننده و انتشار گازهای گلخانهای بوده است.
در این میان کشور ایران نیز طی این سالها از این قاعده مستثنی نبوده و مطالعات و آمار و ارقام بیانگر سیر صعودی و فزآینده مصرف انرژی در سالهای اخیر میباشد و تقریبا میزان انتشار همه گازهای آلاینده و گلخانهای، ناشی از تولید و مصرف انرژی در کشور بوده و روند صعودی داشته است. آمار و ارقام بیانگر آنست که مقدار انتشار گاز co2 از حدود ۴۹۲ میلیونتن در سال ۱۳۸۶ به حدود ۶۰۲ میلیون تن در سال ۱۳۹۳ افزایش یافته است (ترازنامه انرژی سال ۱۳۹۳). طبق گزارش بانک جهانی در سال ۲۰۱۳، ۹/۱۶درصد از کل آلودگیهای منتشر شده بخاطر استفاده از سوختهای فسیلی در صنعت و کارخانجات مربوط به co2 می باشد. همچنین در این گزارش آمده است؛ آلودگی هوا سالانه بیش از ۵/۵ میلیون کشته و بیش از ۵ تریلیون دلار هزینه برای اقتصاد جهانی به همراه دارد و آلودگی هوا روند رشد کشورهای در حال توسعه را کند میکند، براساس این گزارش در مجموع خسارات سالیانه ناشی از آلودگی هوا در ایران حدود ۸۰ هزار میلیارد تومان اعلام شده است که ۲/۳ درصد از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص میدهد.
آنچه که مسلم است، عامل اصلی انتشار این گاز و آلایندههای زیست محیطی و ایجاد تغییرات آب و هوایی، مصرف انرژی خصوصا سوختهای فسیلی میباشد که متاسفانه در حال حاضر ابزار اصلی تولید انرژی در نظامهای اقتصادی صنعتی است. آنچه که جای تامل است و محققان و کارشناسان اقتصادی را ترغیب به مطالعه بیشتر در این زمینه مینماید آنست که با وجود پیامدهای بحرانی ناشی از مصرف انرژی، “وجود انرژی عامل اساسی نیل به رشد و توسعه اقتصادی مطرح است و بنابراین در کشورهای در حال توسعه شدیدا مورد نیاز است “(محرابی بشرآبادی و همکاران، ۱۳۸۹). بنابراین بحث اساسی آنست که آیا مصرف انرژی می تواند از طریق کانالهای مستقیم مانند تقاضای کل، تغییرات قیمتی و… و غیر مستقیم مانند بهینه سازی، افزایش بهرهوری، ارتقاء کارایی و افزایش راندمان تجهیزات انرژیبر و… زمینه های دستیابی به رشد اقتصادی را فراهم نماید؟
باید اذعان داشت که شواهد و نتایج مطالعات زیادی مبنی بر ارتباط مثبت بین مصرف نوع انرژی و متغیرهای کلان اقتصادی وجود دارد. اما بهبود متغیرهای کلان اقتصادی به واسطه رشد مصرف انرژی، سبب گسترش آلودگی میگردد. ارتباط بین متغیرهای اقتصادی با آلودگی محیطی همانند ارتباط بین این متغیرها با مصرف انرژی است. تولید ناخالص ملی یکی از متغیرهای مهم اقتصادی است که معیاری برای سنجش رشد اقتصادی محسوب میشود. ارتباط بین رشد اقتصادی با آلودگی محیطزیست طی دو دهه اخیر به طور گستردهای مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته است. چارچوب عملی برای ارزیابی فوق مبتنی بر فرض منحنی محیط زیست کوزنتس است.
معمولا سرانه مصرف انرژی در جوامع پیشرفته و توسعه یافته، به دلیل درآمد سرانه بالا و امکان برخورداری از دستگاهها و تجهیزات متنوع تر انرژی بر، بیشتر میباشد. اما آمار و ارقام بیانگر آنست که طی چند دهه اخیر افزایش بهره وری وکارایی انرژی در این کشورها منجر به تعدیل مصرف انرژی شده است یا در بعضی از کشورها در دوره زمانی طولانی، خود رشد و توسعه فناوری توانسته است موجب کاهش آلودگی شود، البته در همه کشورها چنین حالتی وجود نخواهد داشت.
با توجه به این که هدف اصلی کشورهای در حال توسعه از جمله ایران دستیابی به رشد اقتصادی است و نیل به این هدف نیز، افزایش مصرف انرژی و به طبع آن افزایش انتشار گازهای گلخانه ای و انتشار co2 را به دنبال خواهد داشت لذا به نظر میرسد در صورتیکه سیاستها و اقدامات موثر برای کاهش مصرف انرژی انجام نگیرد، کشور ایران را در رسیدن به تعهدات خود مبنی بر کاهش انتشار دچار مشکل خواهد نمود و کشور در آینده با مخاطرات و بحران ها و تحریمهای جدید ناشی از عدم اجرای تعهدات کاهش انتشار مواجه خواهد شد که خود میتواند عاملی برای به خطر انداختن اهداف دستیابی به رشد اقتصادی گردد.
بر این اساس تجارب برخی کشورهای پیشرفته و توسعهیافته که در راستای کاهش انتشار گامهای اساسی را برداشتهاند، بیانگر آنست که اعمال سیاستهای بهینهسازی مصرف انرژی و افزایش کارایی و بهرهوری انرژی در بخشهای مصرفکننده انرژی در کشور در کنار اعمال سایر سیاستهای اقتصادی موثر در تحریک و افزایش رشد اقتصادی با این دیدگاه که استفاده موثرتر از منابع انرژی احتمالاً نیازمند رشد اقتصادی بیشتر است، می تواند هم هدف دستیابی به رشد اقتصادی را دنبال نماید هم انتشار گازهای گلخانهای را کنترل و کاهش دهد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!